معنی جامه، عبا
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بالاپوش، جامه، ردا
واژه پیشنهادی
ریماز
لغت نامه دهخدا
عبا. [ع َ] (ع اِ) عباء. رجوع به عباء شود.
فرهنگ معین
(عَ) [ع. عباء] (اِ.) جامه گشاد و بلند و جلو باز با آستین های کوتاه.
فرهنگ عمید
جامۀ گشاد و بلند که روی لباسهای دیگر به دوش میاندازند،
فرهنگ واژههای فارسی سره
بالاپوش
کلمات بیگانه به فارسی
بالاپوش
فارسی به انگلیسی
Cloak, Gown
فارسی به عربی
عباءه
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) پوششی است از پشم و جز آن که جلوش شکافته است و بر روی لباس پوشند، روی پوش گشاد و بلند پشمی یا نخی که در میان پیش باز است و دو سوراخ در طرفین دارد که دستها را از آن بیرون آورند و طبقه روحانیون و جز آنان آن را بر دوش اندازند، گلیم خط دار.
معادل ابجد
122